• وبلاگ : شب نوشت
  • يادداشت : روحاني و اينترنت؟!
  • نظرات : 8 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام برادرم

    داشتم نااميد مي شدم. يعني وقتي مي ديدم دوستي تان با برخي افراد مشكل دار جدي شده آن همه ناراحت شدم كه از خير تماس با شما گذشتم.

    حالا مي بينم كه حساب را از برادري جدا مي دانيد و اين است كه اميدوارم.

    من با شما موافقم. مد شده كه افراد انتقادهاي گنده گنده بكند (بخوانيد گنده تر از دهان) تا مثلاً بزرگ شوند. (ببخشيد فارسي حرف مي زنم!)

    آقا پدر اين نفس بسوزد! خدا اي شيطان را لعنت كند! خدا به من نوعي يك جو تواضع و شناخت و انصاف بدهد. خدا به نسل جوان و مردم ما معرفت و انصاف و اخلاص عطا كند.

    آقا ما را عا بفرماييد.

    پاسخ

    بابا اي ول! داشتي ازما نا اميد مي شدي؟ بابا ما ريش سفيد کرديم تو اين وادي ! البته اين حسن آقاي ما حسابش جداست. ايشالا يه جلسه اي ميذاريم شما هم بيايد حسابي کتکش بزنيم دل همه مون خنک ميشه! جونه ديگه! يه چي ميگه. منظورش چيز ديگه اي بود. يا علي