• وبلاگ : شب نوشت
  • يادداشت : دلم تنگ مي شود!
  • نظرات : 10 خصوصي ، 27 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هوالحق

    سلام عليكم

    عرض شود همين ديروز وب يه دوستي رفتم شعر گذاشته بودن... نقد نكردم شعرشونو گفتم ما رو چه به نقد و اينا (چاخانم نكردم .. راستشو گفتم..اون يه ذره چيزي هم به زور تو انجمن ها تو مخمون كرده بودن همه پريده!) ولي بنده خدا اومد با لانچيكو كتك كاريمون كرد كه چرا نقد نكردي! ... وب شما هم اومديم گفتيم حالا كه اومديم و ديديم نظر واجبه... مث ديروزم بدون نقد بريم دوباره ..

    پس جسارتا نظر خودمان را عرض كنيم... حرفهاتون و تخيلات شاعرانه ي شعرتون عاليه...

    من وزن ها شناسيم رسما پريده ولي اگه اشتباه نكنم وزن شعرتونم يه كم لانچيكو خورده تو مخش! اگه اشتباه مي كنم ضمن ابراز شرمندگي از اشتباهمان به من اموزش دهيد وزش چيست.

    قافيه هم كه ديگه خودتون فرموديد به تنگ آمده !

    ولي جلب مورد اين شعرتون كلام به روز و آپ تو ديت شما بود كه بسياري از شعرا از بي نصيب اند و حسرت ذوق آنرا مي كشند!

    ان شاالله ديوان شعرتون رو رو روز تولد دوستانتون هديه كنيد بهشون.

    با تشكر شاعرالملوك دربار نخود هاي آش سرايي!

    موفق باشيد

    پاسخ

    ماشالا چه روحيه شادابي! اميدوارم هميشه همينطور بمونيد. از اينکه از ترس لان چي چي؟! نظرتون رو گفتيد متشکرم! وزن اين شعر ما فکرکنم يه همچين چيزي باشه: اي فعل ينفعل فاعلات فعل، گر ينفعل فعلاتن، تنگ مي شود! آش تان پر روغن باد!