• وبلاگ : شب نوشت
  • يادداشت : دلم تنگ مي شود!
  • نظرات : 10 خصوصي ، 27 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ..شب نوشت زيبايي داريد اولين بار است به وبلاگ هاي پارسي بلاگ سر ميزنم و اولين بار است كه ميخواهم رد پايي از خود به جا بذارم. در وبلاگتون فقط فرصت كردم شعرتون رو بخونم و كلي حرف دارم كه اميدوارم موثر باشه من وصالم و طرفدار پرو پاقرص ادبيات و خصوصا مقوله ي شعر و نظم..حالا مطالبي رو كه به ذهنم رسيده براتون كامنت ميذارم اگه مايل بوديد براي ادامه ي نقد همين شعر كه حرف زيادي براي گفتن داره در خدمتتون هستم چون از نظر من شعرتون اررزش تصحيح رو داره و حيفه اين طوري رهاش كنيد.چون فكر كنيد كه ميخوايد ساختماني رو بسازيد كه مصالح خوبي رو براش آماده كرديد- كلمات-اما نميدونيد كه اونها رو داخل چه قالبي بريزيد و يا خصوصيات آن قالب چيه پس با هم فكري هم ميتونيم شعرتون رو بهتر از پيش بكنيم .حالا بريم سر اصل مطلب......

    به يك اثر ادبي بر حسب تاثيري كه بر روي خواننده ميگذاره بسيار توجه ميشه اين تاثير ميتونه لذت زيبايي شناسانه آموزندگي يا برانگيختن احساسات باشه در نگاه اول بدون توجه به اشكالات فني شعر با تبعييت از منتقدان مكتب كلاسيسم كه به نقد عملگرايانه معتقدند اين شعر شما با توجه به بعضي از كلمات و اصطلاحات و تركيبات مثل دلتنگ شدن-بوستان عشق-راه نگاه-و....باعث برانگيختن احساسات ميشود و اين نكته يكي از نكته هاي مثبت شعر شماست و يا در نقد زيبايي شناسانه كه به مكتب ادبي پارناس يا هنر براي هنر معروف است نيز صرف اينكه از يك اثر لذت ببريم كفايت ميكند.حال اگر اشكالات فني شعر را در نظر گرفته و مورد بررسي قرار دهيم و به رفع آنها بپردازيم بيشتر مورد توجه واقع ميشود. اول اينكه همان طور كه ميدانيد شعر شما قالب غزل دارد و بيت اول بايد با مصرع هاي دوم بيتهاي بعد هم قافيه باشد.شعر شما از رديف (كلماتي كه در آخر بيت عينا تكرار ميشود)زيبايي برخوردار است(تنگ ميشود) اما قافيه ها تقريبا در هيچ بيتي به درستي رعايت نشده. همان طور كه ميدونيد قافيه كلمات مقفا و آهنگيني هستند كه در حروف آخر با هم مشترك هستند . مشكل قافيه در نگاه اول دقيقا در شعر شما به چشم ميخورد. شما در يك شعر ميتوانيد از رديف استفاده نكنيد اما قافيه يكي از اجزاي مهم و غير قابل حذف در شعر است و اين را هم در نظر داشته باشيد كه حروف اضافي مثل علامت جمع و شناسه ها و... جزو اصلي كلمات قافيه محسوب نميشود مثلا شما قافه ام را با گفتنم هم قافيه كرده ايد در حالي كه قافيه ام(ام) آن جزو كلمه نيست و گفتنم (م) شناسه است و جزو حروف قافيه محسوب نميشه..قافيه با كلماتي چون ثانيه و يا باديه هم قافيه ميشود و گفتن با سفتن و.....من اين بار روي بيت اول صحبت ميكنم كه اگه دوست داشتيد باز هم اين بحث رو از زواياي ديگه و بيت هاي بعدي مورد بحث و تبادل اطلاعات قرار ميديم.

    در بيت اول گفتيد (قلبم تنگ ميشود)ما در باورهاي عاميانه به اين مطلب با عنوان (دلم تنگ ميشود) نظر ميكنيم پس ما دلتنگ ميشويم نه قلب تنگ.پس به نظر من اين تركيب شعر رو دچار سكته كرده و در شعر خوب جا نگرفته..ببخشيد مچ دستم درد ميكنه تا اين حد نوشتم اگه مايل بوديد باز نكاتي كه در ذهنم در باره اين شعر هست براتون مينويسم.در هر صورت خوشحالم كه اولين وبلاگي كه براش كامنت گذاشتم به دلم نشست.راستي چهرتون خيلي نورانيه اميدوارم همين طور بمونه. ياحق.

    پاسخ

    خوشحالم که اولين گذار شما به وبلاگ من بوده، و از توجه شما متشکرم. مطمئنا نظرات دوستان مفيد و مورد استفاده من خواهد بود. البته بهتره که نوشته هاي اهل فن رو هم ببينيد. درمورد قافيه نکته هاي خوبي از شما ياد گرفتم و همينطور از نظرات دوستان و اميدوارم بتونم به کار بگيرم. اما اين نکته رو هم در نظر داشته باشيد که بنده اصولا هيچ توانايي بيان شعر نداشته ام جز تک يا دو بيت هايي که چندان شبيه شعر نبوده و اين اولين بار بود که کلام به چند بيت اطاله پيدا کرد و همون که رديف رو هم تونستم جور کنم از سرم زياد بود! د رمورد تنگ شدن قلب به نظر مياد حق با شماست، ولي با دل به جاي قلب انگار وزن کم مياومد و ناچارا ازش استفاه کردم. در عين حال احساس کردم نزديکي معنا ميتونه قابل قبول باشه.من منتظرم که بقيه نظرات شما رو ببينم و بيشتر ياد بگيرم و از اين توجه شما خيلي متشکرم. عکس هم ويرايش شده . گولش رو نخوريد. اين درون تيره حتي از شماهده حضوري خودش رو نشون نميده چه برسه به عکس. به نظر ميايد انعکاسي از روحيه خودتون بوده که چشم رو روشن کرده. موفق باشيد.