سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شب نوشت

بهانه ای برای آدم!

فضل الله نژاد دیدگاه

این آدم، بشر عجیبی است.

خدا هم خوب شناخته بودش! برای هر کار خوب و لازمی بهانه‏ای برایش ساخته. وقت خاص برای نماز، شکل خاص برای وضو، محل خاص برای وقوف، صفات خاص برای قربانی، فرصت های خاص برای بخشش،...

بشر خودش هم خواسته یا ناخواسته کار های خودش را همین‏طوری پیش می‏برد. در طول سال، یک شب، یکی دو دقیقه طولانی‏تر است. این‏همه سر و صدا و مراسم و خرج و برو و بیا، که چه؟ چند نفر چند نفر بنشینند کنار هم و بگویند و شاد باشند.

این آدم البته عجیب‏تر از این‏هاست که فکرش را بکنی. به بهانه هم که سر می‏گذارد، باز یک طور دیگر از زیرش در می‏رود.

عرفه که می‏شود، چنان زار می‏زند، انگار نه انگار شب آخر ماه رمضان آن همه هشدار شنیده بود، که آخرین فرصت است و دریابید!

بعد شب که می‏شود، راضی و خرسند از این‏که حسابی خدا را در رودربایسی انداخته و کاری کرده که دلش بسوزد و این آخرین فرصت را از او نگیرد، زودتر می‏خوابد که مراسم فردا را دریابد.

و فردا، گوسفندهای زبان بسته‏ قصابی می‏شوند تا پول‏دارها بخورند و البته تکه‏ای هم به این و آن صدقه می‏دهند و به خاطرش کلی هم سر خدا منت می‏گذارند.

اما هیچ وقت نفهمیدند که چیز اصلی که باید قربانی می‏شد کدام بود. هیچ وقت نمی‏فهمند آن همسایه‏ها بسیاری و بلکه هر شبشان در حسرت و نیاز سپری می‏شود، و هیچ‏وقت نمی‏خواهند بفهمند که....

اصلا ولش کن، کبابت را بخور. سرد می‏شود.

 


کلمات کلیدی:

?بازدید امروز: (28) ، بازدید دیروز: (5) ، کل بازدیدها: (285890)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ