«محبوبه عباسقلی زاده» رو به نمایندگان «موسوی و کروبی» کرد و با اشاره به روسری خود از آن دو پرسید: «آیا من با این حجابم میتوانم در مجموعهی دولت مدیرکل بشوم؟ این که دیگر ربطی به شورای نگهبان ندارد و از اختیارات رییس جمهور است؟! اگر چنین اتفاقی بیفتد یعنی در برنامههای جنسیتی، اصلاحات ساختاری صورت گرفته است ..... مشکل اینجاست که اگر بندهای جنسیتی قانون اساسی اصلاح نشود، تحقق وعدههایی که در بیانیهها مطرح شده، با سیکل بستهای مواجه میشود که یک سر آن قانون اساسی است و سر انجام به موضوعاتی مانند رعایت موازین اسلامی که تفسیر سلیقهای از آن میشود برخورد خواهد کرد و تنها عدهای از دسترسی به مشارکت بهره میبرند که در چارچوب موازین اسلامی مورد نظر آقایان عمل کنند.»
بخشی از مناظره بین «محبوبه عباسقلی زاده»، نمایندهی جنبش همگرایی، «زهرا شجاعی»، نمایندهی میرحسین موسوی و «جمیله کدیور»، نمایندهی کروبی[1]، منتشر شده در سایت «مدرسهی فمینیستی».
اوایل اردیبهشت ماه 1388 یعنی دو ماه مانده به دهمین انتخابات ریاست جمهوری، «همگرایی جنبش زنان برای طرح خواستههای خود در انتخابات»، اعلام موجودیت کرد و به امضای بسیاری از گروهها و افراد فمینیست رسید. در جلسهی اعلام موجودیت، چهرههایی مانند «شیرین عبادی، سیمین بهبهانی، اعظم طالقانی، الهه کولایی، شهلا لاهیجی، فرزانه طاهری و شهلا اعزازی» از طیفهای مختلف فمینیستهای مسلمان تا سکولار در یک کنفرانس مطبوعاتی این خواستهها را تشریح کردند. خواستههایی که در دو عنوان کلی خلاصه میشد:
کلمات کلیدی:
از غروب شدهام مسئول هم زدن آش. شام امشب هیئت با ماست. دختر کوچک دوستم به هیئت میگوید جمعیت :
«عمو کجا میری امشب؟ همراه باب می ریم جمعیت !» سه چهار سالش است !
چند تا از طلبه های هم مدرسهای ِ شهرستان، که حالا هر کدامشان یک حاجآفایی شده اند برا ی خودشان، با همسر و بچه هاشان دور هم جمع می شوند هر شب یا روز ِ جمعه و یک مراسم با نمک ِ کوچکی دور هم دارند.
اولش که سیّد این جمعیت را راه انداخت، سختمان بود برویم، از بس که خودمان را گول زده بودیم با عزاداری مُدرن جلو تلویزیون و اینترنت و خود را دست بالا گرفتن و ادای متفکر ها را در آوردن. بعد از یکی دو بار که حسِّ دلنشین حُزن ِ گوشه ِ تاریک ِ هیئت بهمان مزه کرد، فهمیدیم که تا الان چقدر خودمان را گول زدیم ( یا گولمان زدند ) و چقدر از طعم محبت که در این مجلسهاست محروم ماندیم.
کلمات کلیدی:
همه میدانیم که بین دقیقه قبل و بعد تحویل سال، و بقیه دقیقههای زمان، تفاوتی وجود ندارد و این بر حسب قرار و مدار بشر است که حساب و کتابش به راه باشد. اما چرا همین تفاوت به جعل و قرار، بهانهای نباشد که من برای تغییر و تحول از آن استفاده کنم؟
حال وهوای زمین و زمان هم به اندازه کافی انگیزه و روحیه برای این بهانه بدست میدهند. پس از این فرصت استفاده کنیم.
اما وقتی لا حول و لا قوة الاّ بالله ، پس:
سال نو بر همه مبارک
با امید سعادت و سلامتی و موفقیت
کلمات کلیدی:
ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تسلیت باد.
باشد که در فکر وعمل، فرزندانش باشیم.
کلمات کلیدی:
برای کسانیکه از بازدید مناطق عملیاتی دفاع مقدس بر میگردند، شاید بیشترین چیزی که نمود دارد، تفاوت حال و هوای آنجا با شهر و محل زندگیمان است. این تفاوت آنقدر محسوس است که چندان هم نیاز به چشم دل و آمادگی و از این چیزها ندارد. کسانی که اینها را دارند، سهم خاص خودشان را میبرند.
شاید برای همین هم هست که نقل و توصیف آن حال و هوا چندان آسان نیست. بلکه اصلا ممکن نیست. چون آنجا از یک جنس دیگر است.
با ربط یا بیربط، به یاد این قضیه افتادم که اصحاب به پیامبر گرامی و عزیز (سلام و صلوات خدا بر او و خانواده گرامیاش باد) عرض کردند: در مسجد حال خوش معنوی داریم ولی بیرون از مسجد از بین میرود و این سخنان حضرت:
لولا ان الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا الی ملکوت السموات والارض.
لولا تکثیر فی کلامکم وتمریج فی قلوبکم لرأیتم ما أرى ولسمعتم ما أسمع .
پیامبرفرمودند:
اگر شیطان قلبهای بنی آدم را احاطه نکرده بود حتما ملکوت آسمان وزمین را می دیدند.
اگر نبود پر حرفیها و حرفهای اضافی شما و اگر نبود تمریج در دلهایتان ( مرج یعنی چمن .که دلتان حالت چمن را دارد و هر حیوانی در آن می چرد )میتوانستید آنچه را که من میبینم ببینید و صداهایی را که من میشنوم بشنوید.
این نقل هم در شب میلاد آسمانی آن سرور یگانه و سلاله پاکش، سهم من در دعوت حامد عزیز.
امیدوارم سال نو برای همه مبارک و فرخنده باشد. البته آنچه از نظر تقویم اتفاق میافتد، ویژگی خاصی ندارد. این فقط بهانه ای است برای خیلی چیزها. مثل نو شدن لباس و خانه و دیدار و اخلاق و قلب و بالاخره: خودمان!
کلمات کلیدی:
در بین مصیبتهای واقعه کربلا، برای من، حکایت کودکان حرم، جانسوزترین است.
قصد داشتم با نوشتن خاطره کودکی از آشنایان که جرح واقعه تصادف باعث جدا شدن سرش شده بود، اینرا بگویم که ما با درک ذره ای از مصیبت عاشورا فاصله بسیاری داریم. اما نقل این بزرگوار را که خواندم، دیدم نیاز به سخنی دیگر نیست.
راستی! اگر شب عاشورا صبح نمیشد، تکلیف تشنگی اطفال اهل بیت چه بود؟
کلمات کلیدی:
در ایام مبارک مربوط به معصومین (ع) و خاندان طهارت، نوشتن مطلب کار سختی است.
اگر آنچه را که میخواهم بنویسم، داروغگان چوب تکفیر بر میدارند. اگر نه که نوشتهها بسیار است و کافی.
همینقدر بس است که زیر سایه وجود بانو فاطمه معصومه سلام الله علیها نفس میکشیم و با همه آلودگیها این را کاملا حس میکنیم.
همین اندازه درک بهشت سایه سار حضرتش کافی است که جمله : یا فاطمه! اشفعی لنا فی الجنه را طور دیگری بیان کنیم.
روز دختر هم مبارک!
کلمات کلیدی:
وبلاگستان پر است از متن های زیبا و خوب و مناسب برای ایام مبارک رجب و شب میلاد امیرالمومنین (ع) ، طوری که دیگر جایی برای من بی مایه نیست.
سهم من یک تبریک و آرزوی بهره گیری از برکات و تقاضای دعا و یاد آوری، و یک آرزو برای همه مان :
علی (ع) که میزان و صراط است را همیشه در نظر داشته باشیم و در یک کلام: علوی باشیم.
علی یارتان
کلمات کلیدی:
تصور کنید!
پیامبر (ص) در آخرین حجشان، در چنین روزی، حضرت علی (ع) را به عنوان جانشین و ولی معرفی کردند.
خب. این روز مبارکی است. اگر می دانستیم ولایت چه نعمتی است،یاد آوری انعام چنین نعمتی که باعث اکمال دین شد،سرورمان را صد برابر می کرد.
اما یک جنبه دیگر اهمیت غدیر را می دانید چیست؟
کمی فکرکنید!
الان حاجی ها دارند از سفر حج برمیگردند.
اما یک گروه از حاجی ها هستند که به خانه شان بر نمی گردند!
امام حسین(ع ) و یارانش راهشان را کج کرده اند. به طرف دیگری می روند.
به نظر شما، اگر غدیر آن طور که باید، به یاد ها می ماند، کمتر از پنجاه سال بعد، امام حسین(ع) در روز غدیر راهی کربلا می شد؟
در عید غدیر، باید عقل هایمان شاد و بیدار باشد! دراین صورت،دل هایمان برای مولا(ع) می تپد نه این که فقط دست و زبانمان حرکت کند!
عید بر عاقلان عاشق مبارک باد!
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.